۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

صنعت نفت

صنعت نفت

صنعت نفت

جزئیات

نگاهی تطبیقی به شرایط قبل و بعد از انقلاب اسلامی در حوزه‌ نفت/ به مناسبت ۲۹ اسفند، سالروز ملی شدن صنعت نفت

29 اسفند 1402
اشاره: نیم‌قرن از پیروزی انقلاب اسلامی، این حادثه درخشان و نورانی دوران ظلمات کره خاکی در آخرالزمان می‌گذرد. این اتفاق مبارک، که به نام اسلام رقم خورده، علی‌رغم رو‌به‌رو‌بودن با موانع بسیار مقابل خود، اما با عزم و اراده پولادینِ مردمان ایران‌زمین که هم‌راهان همیشگی‌اش هستند، از آن موانع گذشته و همیشه رو به پیش‌رفت بوده است. در این مسیر پرسنگلاخ، تبیین پیش‌رفت‌ها و دست‌آوردهای انقلاب اسلامی، با مقایسه و تطبیق شرایط فعلی و گذشته در زمان سیاه طاغوت، به‌تر نشان می‌دهد که ملت بزرگ ایران در چه شرایطی بودند و حال در چه شرایطی به سر می‌برند. در شرایطی که بوق‌چی‌هایِ دشمنانِ قسم‌خورده این ملت بزرگ، لحظه‌ای از سیاه‌نمایی و دروغ دست برنمی‌دارند، تبیین واجب‌ترین اقدام است.
نزديك به يك قرن است كه مردم كشور ما با مقوله نفت و مسائل مربوط به آن آشنا شده‌اند و نقش حياتي اين ماده در حيات اقتصادي كشورها، خصوصا در چند دهه اخير به جايي رسيده كه بايد آن را ماده اساسي زندگي ناميد. این قطره حیاتی و طلایی، از دیرباز در کشور ما مورد طمع حکومت‌های استعماری و مستکبر بوده و هرکدام‌یک از آن‌ها، در سایه بی‌کفایتی و بی‌لیاقتی حکومت‌های وابسته به غرب و حاکم بر ایران، سعی در دست‌اندازی و غارت بیش‌تر به این منبع عظیم در کشورمان داشته‌اند. در این مقاله، سعی بر آن است تا با تطبیق شرایط قبل و بعد از انقلاب به حوزه صنعت نفت پرداخته شود و مشخص گردد که آیا قصه «ملی‌شدن صنعت نفت» که در سال ۱۳۲۹ش اعلام شد، حقیقت داشته و یا بعد از انقلاب جامه عمل واقعی به خود دیده است؟

***
قبل از انقلاب
ایران، که یکی از کشورهای دارای ذخایر عظیم و میادین نفتی است، همواره مورد توجه و استعمار انگلیس خبیث بوده است. تا جایی‌که عمليات حفاري انگليسي‌ها پس از تلاش‌هاي انصافا طاقت‌فرسا، بالاخره در سال ۱۹۰۸م در مسجد‌سليمان به نفت رسيد؛ اما بهره‌برداري تا سال ۱۹۱۳م به تاخير افتاد. عمل لوله‌كشي از چاه‌ها تا جزيره آبادان و تاسيس پالايشگاه آبادان حدود پنج سال وقت گرفت. به‌هرحال در سال ۱۹۱۳م مقدار كمي نفت استخراج شد و از اوایل سال ۱۹۱۴م نفت ايران به مقدار تجارتي مورد بهره‌برداري واقع شد.
در پنج سال اول بهره‌برداري از نفت جنوب، انگليسي‌ها برخلاف قرارداد «دارسي» و حقوق و عرف بازرگاني، وجهي به ايران نپرداختند و فقط از سال ۱۹۱۹م بود كه شروع به پرداخت سهمی ناچيز به ايران كردند.
انگليسي‌ها از سال ۱۹۱۴م تا ملي‌شدن صنعت نفت، يعني سال ۱۹۵۰م طي ۳۶ سال مجموع مقدار ۲/۲۷۵/۹۹۲/۰۰۰ بشكه نفت از خوزستان استخراج كردند و متقابلا بابت حق‌الامتياز جمعا مبلغ ۱۱۲/۸ ميليون ليره به ايران مي‌پرداختند كه اين مبلغ به نرخ آن زمان ۴۵۱/۲ميليون‌دلار مي‌شود. در دوره كنسرسيوم و مابعد تا آغاز انقلاب، يعني از ۱۹۵۵م تا پايان سال ۱۹۷۷م (۱۳۵۶ش) در‌مجموع ۲۳/۷ميليارد بشكه نفت از منابع ايران استخراج شده و در مقابل كلا ۹۷/۱ ميليارد‌دلار به ايران پرداخت شد.
نکته قابل توجه این‌که چه انگلیسى‌ها در پالایشگاه آبادان و چه کنسرسیوم در مناطق نفت‌خیز و حوزه قرارداد از همه ظرفیت‌هاى فنى و مدیریتى خود براى حداکثر بهره‌بردارى و منتفع‌شدن از این ظرفیت بالاى نفتى استفاده می‌کردند، به‌گونه‌ای که در جنگ‌جهانى نقش نفت ایران، به‌ویژه پالایشگاه آبادان در تامین سوخت کشتی‌هاى متفقین بسیار تعیین‌کننده و استراتژیک بود و این در شرایطی بود که کشتی‌های جنگی انگلیس سوخت خود را از زغال‌سنگ به نفت تغییر داده بودند.
هم‌چنین در بحران نفت و تحریم نفتى اعراب علیه اسرائیل، کشورهای غربی به نفت ایران وابستگی شدیدی پیدا کرده بودند و در چنین شرایطی تولید حداکثری و حتى غیرصیانتى از میادین ایران، به ویژه میدان مارون خسارت‌هایى به مخازن نفت ایران وارد کرد؛ چراکه نیاز بالاى غرب به نفت ایجاب می‌کرد تا حداکثر تولید بدون‌توجه به عوارض آن ادامه داشته باشد.
درواقع صنعت نفت قبل از انقلاب، آن هم به‌عنوان یک صنعت ملی بیش‌تر به یک شوخی شبیه بود تا این‌که عرصه بروز توانمندی و تلاش‌های نیروهای ایرانی باشد. زیرا شرکت کنسرسیوم (شرکت سهامی خدمات خاص نفت) مسئولیت برنامه‌ریزی، اکتشاف، توسعه و بهره‌برداری از میادین و مخازن ایران را برعهده داشت. این شرکت، که شامل تعدادی از شرکت‌های خارجی در قالب یک کنسرسیوم بود، تامین منابع مالی را نیز در اختیار داشت و فروش نفت ایران نیز در دست این شرکت بود.
این شرکت یک ساختمان اصلی دو طبقه در نیوسایت اهواز (کوی فدائیان اسلام) و یک ساختمان در تهران واقع در خیابان انقلاب به نام اکتشاف و تولید در اختیار داشت و تمامی امور نفت مملکت در خشکی را اداره می کرد. البته در تهران، شرکت نفت فلات‌قاره نیز توسط خارجی‌ها اداره می‌شد و امور اکتشاف، تولید و بهره‌برداری نفت در دریا را در اختیار داشت.
قرارداد شرکت کنسرسیوم با مدیرعامل شرکت ملی نفت منعقد می‌شد که علاوه‌بر مدیرعامل وقت، شخص شاه نیز در نحوه قرارداد و میزان و درصد مشارکت این قرارداد دخیل بود. نوع قرارداد فی‌مابین در آن زمان، در قالب قرارداد مشارکتی به‌صورت مشارکت ۵۰-۵۰درصد بود.
نحوه هزینه و درآمد نیز بدین صورت بود که شرکت کنسرسیوم با سلیقه خود و براساس تشخیص خودش، هزینه‌های مختلف ازجمله اکتشاف، توسعه، بهره‌برداری، فروش و خدمات جانبی را محاسبه می‌کرد و در نهایت از سود حاصله ۵۰درصد را خودش برمی‌داشت و ۵۰درصد سود را به شرکت ملی نفت ایران پرداخت می‌کرد.
شرکت کنسرسیوم علاوه‌بر سود ۵۰درصدی، سودهای دیگری نیز از صنعت نفت کشور به دست می‌آورد. این شرکت، کلیه فعالیت‌های مربوط به خرید را نیز خودش مستقیما از دفتر لندن سفارش داده و خریداری می‌کرد. سود حاصل از درصد خرید نیز به شرکت‌های غربی متعلق‌به همین کنسرسیوم (به‌اصطلاح هفت‌خواهران!) می‌رسید و هیچ‌گونه مزایا و درصدی به ایرانیان تعلق نمی‌گرفت.

تصمیم‌گیری در صنعت نفت ایران؛ وابسته به معادلات اقتصادی انگلیسی‌ها
در آن سال‌ها مسلما ایرانی‌ها، چه کارکنان و چه کارفرما (شرکت ملی نفت) در تصمیم‌گیری در صنعت نفت ایران نقشی نداشتند و تصمیم‌گیری بیش‌تر تحت‌تاثیر معادلات مالی و اقتصادی انگلیسی‌ها انجام می‌شد. در بحث مطالعات مخازن، کارْ بیش‌تر بر عهده انگلیسی‌ها بود؛ ولی در بخش عملیات و حفاری، نفوذ آمریکایی‌ها بیش‌تر بود. و این بریده‌ای از قصه پرغصه صنعت نفت کشور قبل از انقلاب بود.

بعد از انقلاب
بعد از انقلاب در حوزه تصمیم‌گیری در صنعت نفت، تغییرات بسیار زیادی ایجاد شد و ایران اولین کشور آسیایی و خاورمیانه‌ای بود که سرنوشت این سرمایه عظیم و بزرگ ملی را، خود به دست گرفته بود و خود تصمیم‌گیرنده ثروت مردم شد، نه یک کنسرسیوم خارجی. با آغاز انقلاب، یکی از مسائل مهم در تولید نفت و گاز از میادین ایران یعنی «تولید صیانتی» به پشتوانه نیروهای متعهد و باتجربه و نیز جوانان ایرانی در دستور‌کار قرار گرفت. بر‌همین‌اساس، برنامه تولید هریک از مخازن و میادین نفتی بر پایه رعایت MFR، طراحی و تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی شد.
تدوین برنامه تولید قبل از انقلاب در دست شرکت کنسرسیوم بود و به هرطریقی که خودشان تشخیص می‌دادند، براساس منافع خود و نه منافع ایران، برنامه تولید را تدوین می‌کردند.
در آن زمان، تولید نفت از مخازن ایران به‌صورت غیرصیانتی انجام می‌شد تا بیش‌ترین تولید در کم‌ترین زمان اتفاق بیفتد و سود این شرکت‌ها حداکثر شود. تولید غیرصیانتی آسیب‌هایی جدی به مخازن نفت ایران وارد کرد و باعث شد بخشی از ذخایر نفت ایران نابود شده و امکان تولید آن از بین برود.
با وقوع انقلاب اسلامی، صنعتگران نفت نیز براى خلع‌ید از کنسرسیوم و به عهده گرفتن مدیریت این صنعت مادر و بسیار استراتژیک آمادگى چندانی نداشتند. ضمن این‌که با فاصله بسیار کم، جنگ بر ایران اسلامی تحمیل شد و هم‌زمان تحریم صنعت نفت ازطرف آمریکا مزید بر علت شد. به‌گونه‌ای که می‌توان قویا ادعا کرد که بزرگ‌ترین هنر انقلاب و نظام، اداره و روى پا نگه‌داشتن صنعت عظیم نفت در طول جنگ تحمیلی بود. متخصصان ایرانی با تمهیدات مختلف، ازجمله سهمیه‌بندى فرآورده‌هاى نفتى، نیازهاى مردم و از همه مهم‌تر، جبهه‌ها را نیز به‌خوبى تامین و پشتیبانى کردند. اشغال بخشى از میادین نفتى کشور و تخریب و توقف پالایشگاه آبادان و بمباران‌هاى روزانه و مداوم تاسیسات نفتى و به‌خصوص جزیره خارک و پالایشگاه‌ها و تلمبه‌خانه‌هاى انتقال نفت‌خام گرچه مشکلات زیادی را برای کشور به‌وجود آورد؛ ولی نتوانست این شریان حیاتى را حتى براى یک روز هم قطع کند و این را می‌توان بزرگ‌ترین موفقیت نظام جمهوری اسلامى در دوران جنگ تحمیلى و دوران دفاع‌مقدس دانست.
بازسازى و نوسازى تاسیسات خارک، پالایشگاه‌ها، پتروشیمى بندرامام و تاسیسات جانبى یکى‌پس‌از‌دیگرى آغاز و به‌مرور تولید نفت و فرآورده‌هاى نفتى بیش‌تر‌و‌بیش‌تر شد. پس از تعمیر و راه‌اندازى پالایشگاه آبادان، که در جنگ شدیدا آسیب دیده بود، پالایشگاه اراک و بندرعباس نیز تاسیس و راه‌اندازى شدند. در سال‌های اخیر احداث پالایشگاه خلیج‌فارس و تولید فرآورده از میعانات گازی نقطه‌عطفی در تولید فرآورده بود و ایران را از واردکننده بنزین به صادرکننده آن تبدیل کرد.
گرچه این روی‌داد هنگام راه‌اندازی پالایشگاه بندرعباس نیز اتفاق افتاد؛ اما روند افزایشی مصرف فرآورده، به‌ویژه بنزین، ایران را مجددا به واردکننده بنزین تبدیل کرد. متعاقبا براى تامین هر‌چه بیش‌تر نیازهاى کشور به فرآورده و حتى صادرات سوخت، پالایشگاه‌هاى آبادان، تبریز، لاوان و شیراز توسعه پیدا کردند و خط لوله‌هاى جدیدى براى انتقال هرچه بیش‌تر نفت‌خام و فرآورده احداث شد.
در بخش پتروشیمى، همه واحدهاى آسیب‌دیده راه‌اندازى و پتروشیمى اراک نیز احداث شد. منطقه ویژه بندر ماه‌شهر ایجاد شد و ظرفیت‌هاى پتروشیمى، اعم از اتیلن، پروپیلن، متانول و آروماتیک‌ها و پى.وى.سى توسعه خوبى پیدا کرد.
با کشف میدان گازى پارس‌جنوبى نیز پالایشگاه‌هاى شیرین‌سازى گاز احداث و فاز یک پتروشیمى در عسلویه ایجاد شد و متعاقب توسعه عسلویه، فاز دو پتروشیمى در عسلویه نیز در ‌دست ‌احداث بوده و بسیاری از واحدهاى آن تاکنون راه‌اندازى شده است، به‌گونه‌ای که ظرفیت تولید پتروشیمی نسبت‌به شروع انقلاب اسلامی بیش از بیست‌برابر شده است.
و این همه پیش‌رفت در حوزه مهم نفت، میسر نشد مگر با اتکا به توانمندی نیروهای مومن و متعهد و تحصیل‌کرده ایرانی، آن هم در سایه‌سار انقلاب اسلامی.

نویسنده: محسن نجفی

مقاله ها مرتبط